مدح و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
اشکـی بود مـرا که به دنـیـا نـمی دهم این است گوهری که به دریا نمی دهم گرلحظه ای وصال حبیبم شود نصیب آن لـحـظه را به عمر گـوارا نمی دهم عـــــمری بود که گوشه نشیـن محبتم این گــوشه را به وسعت دنیا نمی دهم درسینه ام جمال عـلی نقش بسته است این سینه را به سـینـۀ سـیـنـا نمی دهم تــــا زنــده ام ز درگه او پـا نمی کـشم دامـان او ز دســـت تــمـنـا نـمـی دهـم سـرمـایـۀ مـحـبت زهـراسـت دین من من دین خویش را به دودنیـا نمی دهم گر مهر وماه را به دو دستم نهد قضا یــــک ذره از محبــت زهرا نمی دهم امــروز بزم ماتم زهرا بهشت ماست ایـن نـقـد را به نـسـیـۀ فـردا نمی دهـم در سـایـۀ رضـایـم و هـمـسـایـۀ رضا این سایه را به سایـۀ طـوبـی نمی دهم |